لوگوی سایت مصطفی خوش خلق

در روزگار رسانه های نوین ارتباطی چگونه زندگی کنیم؟

شاید بتوان گفت که در زمان های گذشته ، رسانه و محتوای رسانه ای امری مقدس و خدشه ناپذیر بوده اند بگونه ای که آنچه توسط گویندگان رسمی و صاحب رسانه های زمانه ، بیان و اعلام میشد بعنوان حقیقت در نزد عموم مردم پذیرفته می شد و چون و چرایی پیرامون آن وجود نداشت. عموم مردم بی سواد بودند و عده بسیار اندکی که در زمره افراد باسواد به شمار می آمدند، جایگاه و منزلت ویژه ای در جامعه و به ویژه نزد حکمرانان و درباریان داشتند.

همچنین کتاب بعنوان تنها منبع رسانه ای بسیار معتبر بود و آنچه در کتاب ها نوشته شده بود بعنوان احکامی استوار و ازلی و ابدی تلقی میشد. چنان که در ابتدا اندک کتاب های موجود در فرهنگ های مختلف، یا کتاب مقدس بوده اند و یا کتاب های حکمای برجسته و یا اندک کتاب ها و متون شعری که در مدح پادشاهان و حکام زمانه سروده شده اند.

توانایی خواندن و نوشتن بعنوان یک امتیاز ویژه محسوب میشد و چه بسا بین نسل های مختلف یک خانواده بعنوان یک دارایی مربوط به حرفه و پیشه آنها حفظ میشد. همچنان که کار و پیشه های خانوادگی در چنان زمانه و جامعه هایی یک امر ثابت و لا یتغیر بوده است. مثلا افراد یک خانواده نسل اندر نسل غلام ، ارباب ، رعیت ، آهنگر و … بودند و تغییری در کار و پیشه آنان در گذر نسل ها دیده نمی شد.

در چنان شرایطی افراد و طبقات خاصی که با سواد بودند عمدتا شامل چند گروه می شدند :

۱- روحانیون که اعتبار خود را از خوانش و بیان کتاب های مقدس بدست آورده بودند.

۲- حکما که بواسطه نوشتن و تبیین و ارائه نظریات خود در باب جهان و حکومت و زندگی مردمان، معنا بخش و تبیین کننده شرایط زندگی در زمانه خود بودند.

۳- شعرا و سخنوران که عمدتا در دربار پادشاهان و امیران بودند و در ازای شعر و فن سخنوری خود که چون گهر گرانبهایی ارزش و اعتبار داشت، پاداش می گرفتند.

۴- گروهی افراد باسواد که بعنوان نویسندگان درباری مشغول به کار بودند و نامه ها و حکم های ایشان را می نوشتند و از گفتار به رشته تحریر در می آوردند و اندکی از ایشان هم تاریخ وقایع زمانه خود را مکتوب می کردند.

خلاصه اینکه، سواد امتیاز ویژه ای محسوب میشد و همگان اجازه و شان و منزلت و لیاقت کسب چنین هنر و امتیازی را نداشتند و فقط در دسترس ارباب قدرت ، گروه های خاص و منصوبین به آنها بود و بعنوان یک اهرم قدرت و ابزار دانایی و حکمرانی و هدایت فکری مردمان جامعه مورد استفاده قرار می گرفت و منحصر در دایره قدرتمندان بود.

در سیر تاریخی زندگی بشر ، سواد خواندن و نوشتن بعنوان ابزاری کارآمد جهت ایجاد ارتباط بین مردمان مختلف مورد استفاده قرار گرفته است و از این طریق تجربه ها و اندیشه های مختلف بین نسل ها و فرهنگ های مختلف انباشته شده و جریان یافته است. بطوری که اگر قومی می توانست به مجموعه نوشته ها و کتب و مستندات یک قوم و فرهنگ دیگر دست پیدا کند، آن گنجینه دانش و تجربه و معرفت احتمالا نقطه شروعی برای خیزش و پیشرفت عظیمی در فرهنگ و تمدن آنها میشد. این حرکت ها و پیشرفت ها را می توان در ابعاد کوچک و بزرگ هنگام مواجهه و ارتباط فرهنگ های مختلف در مطالعه های تاریخی مشاهده و مورد بررسی قرار داد.

چنان که اگر اوج گیری برخی جوامع و تمدن ها را بررسی می کنیم می بینیم هنگامی که مثلا مسلمانان با میراث فکری و اندیشه های یونانی آشنا شدند و به آن دست یافتند و با شکل گیری نهضت ترجمه این میراث فکری را مورد بهره برداری قرار دادند، توانستند گام های خوبی را رو به جلو بردارند، همچنین زمانی که اروپاییان کتاب ها و دستاوردهای فکری مسلمانان را تسخیر ، ترجمه و بهره برداری کردند ، نقطه آغازی برای شکل گیری تمدن نوین غرب و شکل گیری رنسانس در تاریخ اندیشه و زندگی جوامع غربی شد.

با مرور و آگاهی یافتن از چنین پیشینه تاریخی که وجود داشته است میتوانیم نگاهی دوباره و تازه به شرایط امروز بیندازیم و به درک تازه ای از شرایط موجود دست پیدا کنیم و با چنین رویکرد و نگاه تازه بتوانیم تصمیم های بهتری را به منظور استفاده از فرصت ها و نیز اجتناب از خطرهای موجود پیش رویمان بگیریم.

اما اگر بخواهیم شرایط امروز را توصیف کنیم و برخی از ویژگی هایش را بیان کنیم ، می توان گفت که سواد به معنای توانایی خواندن و نوشتن تا حد زیادی در دسترس عموم جامعه قرار گرفته است ، کتاب و متون مکتوب آن جایگاه مقدس و یگانه خود را در فکر و ذهن افراد از دست داده است و مباحث انتقادی به کتاب ها ، متون و نظرات با رویکردهای مختلف و متنوع رایج و پذیرفته شده است، بطوری که حتی کتاب های مقدس و آرای حکمای بزرگ که در طول قرون متمادی محکم و استوار و خدشه ناپذیر می نمودند، امروزه در نظر بسیاری از صاحب نظران نیازمند بازخوانی و تفسیرهای دوباره هستند. هیچ متن و نظری از تیغ نقد منتقدان مصون نیست و البته که چنین رویکردی در قرون اخیر دستاوردهای شگرف و بزرگی در تحولات فکری و فرهنگی جوامع مختلف و زندگی مردمانشان به همراه داشته است. سواد عمومی افزایش یافته است و مقتضیات و پیامدهای جدیدی را نیز به وجود آورده است.

با بررسی دوران های مختلف می توان مشاهده کرد، روزگاری کتاب های مقدس و البته محدود مرجع فکری و رسانه ای بودند، با اختراع چاپ اندک کتاب های موجود، در دسترس تعداد افراد بیشتری قرار گرفتند و همزمان با آن تعداد افراد باسواد نیز افزایش یافتند. با افزایش تعداد و سطح سواد افراد و جوامع، زمینه برای بروز و نشر افکار متنوع تری هموار شد و افراد باسواد شروع به نوشتن کتاب های جدیدی خارج از کتاب های محدود گذشته کردند و نسبت به زمان های گذشته جریان های فکری بیشتر و متنوع تری در جامعه امکان ظهور یافتند و شرایط تفکر و اندیشه مردمان جامعه از حالت ساده و یگانه و محدود زمان های گذشته، به اندیشه های متکثر و متنوع و چه بسا متضاد و مخالف یکدیگر تغییر یافت. روند تفکر و اندیشه مردمان فرهنگ های مختلف، در سیر تاریخی خود شاهد دگرگونی های تدریجی و با سرعت های متفاوتی بوده است. در گذر تاریخی ، نظام ارتباطی و اطلاع رسانی جوامع سنتی شامل مولفه ها و روش های خاص و محدودی می شد که برخی از آنها عبارت بودند از: کتاب های محدود و مقدس، خطیبان و خطابه ها، جارچیان حکومتی، اندک افراد باسواد درباری و خاص و در مقابل بی سوادی عمومی جامعه ، …

اما پس از رنسانس در اروپا و پیدایش دوران جدید و پیدایش شرایط جدید زندگی اجتماعی شهری و اختراع دستگاه چاپ، رسانه جدیدی تحت عنوان روزنامه شکل گرفت که توسط دربار و حاکمان سیاسی چاپ و بصورت عمومی منتشر میشد و در اختیار مردم قرار می گرفت تا هم حاوی اخبار و اطلاعات باشد و در عین حال افکار افراد جامعه را طبق خواست و اراده حکمرانان رهبری و هدایت کند. در ادامه با پیدایش تکنولوژی الکتریکی، نسل جدیدی از رسانه ها هم اختراع شدند که توانایی انتشار صوت و سپس تصویر را از این طریق فراهم کردند مثلا اختراع تلفن، گرامافون، کاست، رادیو و تلویزیون و دستگاه های ارتباط بی سیم).

در تمام این مراحل تحولات رسانه ای آنچه غالب بود، تسلط ارباب قدرت و صاحب منصبان حکومتی بر ابزارهای رسانه ای و به تبع آن تسلط آنان بر نوع فکر و اندیشه و زندگی مردم تحت حکومتشان بوده است. نکته دیگر این است که دامنه و حوزه نفوذ این رسانه های حکومتی عمدتا محدود به حوزه حکومت و حکمرانی حاکمان هر جامعه ای بوده است بطوری که مردم فقط پیام و صدای حاکمان خود را از طریق این رسانه ها می شنیدند و تنها تحت تاثیر پیام ها و گفته های ایشان بودند. اگرچه با قدرت طلبی حاکمان برخی جوامع و پیشرفت تکنولوژی، برخی از آنها سعی نمودند تا حوزه نفوذ رسانه های خود را گسترش دهند و به اثرگذاری روی مردم و مخاطبانی در خارج از حوزه حکمرانی خود و احتمالا حکومت هایی که در جنگ و نزاع با آنها بودند، بپردازند.

در ادامه سیر تحولات رسانه ای که در قرن های اخیر به شدت تحت تاثیر پیشرفت تکنولوژی بوده است، با پیدایش اینترنت و پیشرفت های شگفت و متعدد و سریع آن که به انقلاب اطلاعات و ارتباطات انجامید، شاهد سطح بسیار متفاوتی از دسترسی به اطلاعات و مخاطبان بصورت جهانی هستیم که چالش های بسیاری را برای جوامع و حاکمان سیاسی و ارباب قدرت و صاحبان و فعالان حوزه ارتباطات و رسانه بوجود آورده است.

شرایط رسانه ای و ارتباطی کنونی جوامع ویژگی های خاصی را داراست. در نتیجه دستاوردهای بزرگی که در زمینه ارتباطات و دسترسی های اینترنتی و جهانی و شبکه های اجتماعی بوجود آمده است، حاکمان سیاسی و فکری سنتی، دیگر انحصار ، اعتبار و قدرت مرجعیت فکری و رسانه ای گذشته خود را از دست داده اند. تک تک افراد جامعه تحت تاثیر انبوهی از رسانه های مختلف قرار دارند که هر یک تلاش می کنند تا روی افکار، اندیشه ها، اولویت ها ، تصمیم ها و انتخاب های افراد و جامعه به سود منافع خود تاثیر بگذارند و منابع ، امکانات ، فرصت ها و سرمایه های آنها را جذب کنند و به سمت منافع خود جهت دهی کنند.

در حال حاضر امکانات دسترسی و استفاده از انواع محتواهای رسانه ای بصورت عمومی و ارزان درآمده است و حتی افراد به آسانی و با اندک هزینه و مهارتی می توانند محتوای رسانه ای شخصی خود را تولید و در سطحی انبوه منتشر کنند و بصورت همزمان و گسترده در معرض انواع محتواهای رسانه ای با کیفیت های مختلف نیز قرار می گیرند. در واقع افراد و سازمان ها همزمان می توانند مصرف کننده و تولید کننده محتوا باشند.

در جایگاه مخاطب و مصرف کننده انواع محتواها و پیام های رسانه، یک نکته اهمیت قابل توجهی پیدا می کند و آن اینکه امروزه مخاطبان محتوا باید بتوانند تشخیص دهند که در میان انبوه پیشنهادات موجود، چه محتوایی برای ایشان مفید و معتبر خواهد بود تا منابع و فرصت های خود را به آنها اختصاص دهند و بتوانند حداکثر استفاده را از آنها داشته باشند و کمتر تحت تاثیر القائات سودجویانه و غیرصادقانه بسیاری از رسانه ها و محتواهایشان قرار گیرند.

اما در مقام تولید کننده محتوای رسانه ای نیز هر فرد و سازمانی باید توجه داشته باشد که در میدان رقابت ، رقیبان بسیاری وجود دارند که بر کنش و تصمیم های مخاطبان مورد نظرشان تاثیر می گذارند. مخاطبان تنها تحت تاثیر یک رسانه نیستند و گزینه های متنوع و متعددی در دسترس شان قرار دارد و در صورتی که ارائه کننده یک محتوا و پیشنهاد رسانه ای، تمایز و مزیت خاصی نسبت به سایر گزینه ها و پیشنهادهای مشابه نداشته باشد به راحتی ممکن است مخاطب آن را انتخاب نکند.

رسانه ها و تولید کنندگان پیام و محتوا باید توجه کنند که باید با مخاطبان مورد نظر خود صادق باشند و به هوشمندی آنها احترام بگذارند و تا جایی که می توانند در ارائه خدمت و پیشنهادهای مفید و سودمند برای آنها بکوشند و ارتباطی دوستانه و صمیمی، توام با صداقت و احترام با ایشان برقرار کنند.

ما امروز نیازمندیم که به بازتعریف مفاهیمی مانند سواد، مخاطب ، رسانه ، پیام ، ارتباط ، اعتبار ، قدرت ، سیاست ، فرهنگ ، مرز، فاصله، زمان ، مکان و … بپردازیم و چه در جایگاه مخاطب رسانه ها و یا در مقام تولید کننده محتوای رسانه ای، درباره شرایطی که در آن هستیم بیشتر و دقیق تر بیندیشیم.